وب عمیق و وب تاریک
این عبارات احتمالا بارها به گوشتان خوردهاند: وب عمیق و وب تاریک. اما این دو کجا هستند؟ پیش از شروع تکلیف چند چیز دیگر را باید روشن کنیم.
نخست، اینترنت. شبکهای که سایر شبکهها را به هم متصل میکند. درست مثل کلمهی international که به معنای بینالمللی است، اینترنت هم از internetwork مشتق شده که خود به معنای بین شبکهای است. این کلمه هم از آنجا آمده که نخست، کاربرد اینترنت اتصال میان شبکههای مختلف کامپیوترها در دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی بود. بعدا برای سادگی کار، نامش را کوتاه کردند که شد اینترنت.
اینترنت، ارتباط میان شبکههای مختلف است. هر خط، ارتباط میان دو جزء این شبکهی غولآساست.
بعد وب. وب یا شبکهیجهانگستر (World wide web) بخشی از این شبکهی بزرگ بین کامپیوترهاست که برای ارتباط میان اسناد وب ساخته شده. این شبکه در عمل تمام سایتهای عمومی و صفحاتی که روزانه با آن سروکار داریم را در خود دارد. وب، در واقع بخشی از همان اینترنت است. بخشی که برای کاربر پسند شدن وب طراحی شده.
شبکهی لینکهای یک سایت در وب. هر خط، ارتباط دو صفحه با هم است.
برای جستجوی وب، موتورهای جستجویی نوشته شده که تک تک صفحات را میگردند و با عنوان و محتوایشان فهرست میکنند. اما این جستجوگرها به همهجای وب دسترسی ندارند. بعضا نمیتوانند یا نمیخواهند که دسترسی داشته باشد. به همین سادگی قسمتهایی از وب ایجاد میشوند که دسترسی به آنها تقریبا غیر ممکن میشود. قسمتهایی که در صفحات نتایج گوگل، بینگ، یاندکس یا دیگر موتورهای جستجو نشانداده نمیشوند. این صفحات را وب عمیق مینامند. در نتیجه وب درست مثل یک اقیانوس میشود: سطحی دارد که با قایقهای گوگل و بینگ و غیره میتوان رویش حرکت کرد. عمقی هم دارد که بدون داشتن زیردریایی مناسب، دسترسی به آن ممکن نیست.
اقیانوس وب
وب مشابه یک اقیانوس است. هر کس در نقطهای که میتواند عمل میکند. روی سطح وب همه چیز در دسترس است. پایینتر موضوعات پنهان میشوند و در دارکوب، تنها نوری که شاخک ماهی میسازد دیده میشود. بدون آنکه بدانیم ماهی کجاست.
اما چه میشود که موتورهای جستجوی با عظمتی که امروزه فعال هستند، امکان دسترسی به برخی مناطق وب را ندارند؟ در عمل در دو حالت چنین میشود. یا راه دسترسی به آنها هموار نیست، یا اینکه با پسورد محافظت میشوند. به این ترتیب ایمیلهای تک تک ما بخشی از همین وب عمیق میشود. به صورت مشابه تمام گروههای تلگرامی هم بخشی از این وب میشوند. به صورت مشابه، هر چیزی که قرار نیست در دسترس همه باشد، دیر یا زود جزئی از این قسمت وب میشود.
اما گذشته از چیزهایی که قرار نیست پیدا شوند، چیزهایی هم هستند که اتفاقا خودشان میخواهند پیدا شوند، اما در سایه ایستادهاند و بدون داشتن چراغ مناسب، امکان دیدنشان فراهم نیست. این قسمتها، همان دارکوب هستند. بخش کوچکی از وب که تقریبا همهی دولتها به خونش تشنه هستند. اما دستشان نمیرسد که کاری بکنند.
در دارک وب همه چیز رمز گذاری شده است. آدرس سایتها ترکیب نامفهومی از حروف و اعداد است. همه از اسامی مستعار استفاده میکنند و از همه مهمتر، هیچکس بقیه را نمیشناسد. حتی پول هم در این بخش از وب، کد گذاری شده است. کیف پولها هم همه ناشناساند. خیلی ساده، بهترین مکان برای انجام کارهای غیرقانونی و پولشویی همین دارک وب است.
حال چطور به این بخش دسترسی پیدا میکنند؟ مشهورترین ابزاری که استفاده میشود، تور نام دارد. تور یا TORمخفف (The Onion Router) یا روتر پیازی، پروژهای متن باز و رایگان است که برای ناشناس و امن ماندن ارتباطات طراحی شده است. در تور، تمام ارتباطات چند مرحله کدگذاری میشوند و از چند نقطهی مختلف گذر میکند تا به مقصد برسد. هر نقطه، تنها بخشی از کد را رمزگشایی میکند تا بداند مرحلهی بعدی به کجا باید ارسال شود. در نتیجه فقط کسی که فایل نهایی را دریافت میکند میداند که محتوایش چیست.
بررسی وب تاریک :
در عمیق ترین اعماق از وب تاریک یا Cthulhu سازمانها و سندیکاهایی هدفمند به انواع جرم و جنایت مشغول هستند.
خلاصه ای از مصاحبه Vice Magazine با Andrew Lewman یکی از نفرات پروژه Tor:
از آنجایی که مرورگر Tor امکان دسترسی به محتوای وب تاریک را بدون امکان رهگیری و شناسایی و به طرز کاملاً ناشناس برای کاربران فراهم کرده است مخاطبان خاص مثل هکرهای حرفه ای از کشورهای ایران و چین به طور گسترده ای از این ابزار استفاده میکنند.
بدون ذکر جزئیات میتوان یکی از کاربردهای این ابزار را در جریان «بهارعربی» مشاهده کرد که البته بعدها این عملیات توسط ارتش ایالات متحده توسعه داده شد.
از آقای اندرو در مورد انگیزه های پشت پرده این پروژه پرسیده می شود که وی غیر مستقیم و با مثال مشابهی پاسخ می دهد:
در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ حجم انبوهی از شرکت هایی که خدمات رایگان در اختیار مردم قرار میدادند روانه بازار شدند. این شرکتها هیچ ماموریت رسمی نداشتند و از کاربران پول دریافت نمیکردند.
تنها وظیفه آنها جمع آوری اطلاعات از مخاطبان بود که نهایتاً منجر به فروش اطلاعات به هرجایی که بابتش پول میداد گردید.
در واقع رایگان بودن این خدمات حق انتخابی برای کاربران است که بتوانند مورد اعتماد بودن یک ابزار (وبسایت یا اپلیکیشن) را خودشان تشخیص دهند و البته به هرجایی از وب سرک بکشد. وما هم به هدفمان میرسیم. وی در پایان گفت Tor یک پروژه تحقیقاتی موفق بوده و هست!
نظر نویسنده: حال باید اندیشید هدف از خدمات رایگان فیسبوک، تلگرام، اینستاگرام و مابقی شبکه های اجتماعی چیست! اکثر کاربران با خود میگویند اطلاعات من به چه درد سازمانهای خارجی می خورد! سوالی که مطرح است این است که واقعاً این اطلاعات چگونه و کجا میتوانند برعلیه ما استفاده شود؟
متن کامل گفتگو را میتوانید اینجا بخوانید.
در نهایت دیدن این فیلم کوتاه در این مورد را توصیه میکنیم.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید.
دیدگاه خود را ارسال کنید...